اگر میخواهید مشکلی را حل کنید، به شما کمک میکند که بتوانید آن را تعریف کنید، اما وقتی به مشکلی مانند چین ، رهبران غربی در تلاش برای یافتن راه مناسب بوده اند. کلمات.
سوناک تصریح کرده است که نمیخواهد بریتانیا با متحدانش در این موضوع، از همه مهمتر ایالات متحده، کنار بیاید. در همین حال، در واشنگتن، تعیین چین هنری ظریف و در حال تکامل است.
این لذیذ زمانی آشکار شد که بالون چینی در اوایل این ماه بر فراز قاره آمریکا حرکت کرد. ایالات متحده اعلام کرد که کشتی هوایی در ارتفاع بالا و محموله آن برای جاسوسی طراحی شده است و هنگامی که به سلامت بر فراز اقیانوس اطلس رسید، آن را ساقط کرد. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، سفر طولانی مدت خود به پکن را برای رسیدگی به تنشهای دوجانبه لغو کرد، اما در عین حال تاکید کرد که کانالهای ارتباطی باز نگه داشته میشوند و در صورت فراهم شدن شرایط، ایالات متحده مشتاق دیداری است. بلینکن ممکن است همین هفته در کنفرانس امنیتی مونیخ با همتای خود، وانگ یی، دیدار کند.
موضوع سیاست ایالات متحده و چین در اواخر دولت ترامپ این بود. یک جداسازی همه جانبه، دادههای که در آن چین عمدتاً به صورت خصمانه ارائه شد. جو بایدن ترجیح داده در مورد “رقابت سخت” صحبت کند. پیوند داده استراتژی دفاع ملی روسیه را یک “تهدید حاد” ارزیابی کرد در حالی که چین به عنوان تنها “رقیب” درازمدت ایالات متحده معرفی شد. در هفتههای اخیر، عبارت رسمی پکن «چالش سرعت» کمی مبهم بوده است، که نشان میدهد ایالات متحده پیشتاز همیشگی جهان با چین است که به شانهاش نزدیکتر است.
مشکل طبقهبندی چین این است که نقش جهانی آن با گسترش حضور خود در صحنه جهانی جنبههای متعددی دارد. به همین دلیل، کریس مورفی، سناتور دموکرات، نسبت به حفاری لفاظی های قدیمی جنگ سرد هشدار داده است.
«شما نمی توانید از اصطلاحاتی استفاده کنید که ما برای درگیری خود با اتحاد جماهیر شوروی به کار بردیم. برای درگیری ما با چین،” مورفی به فارین پالیسی گفت. “این سیب و پرتقال است. ما عملاً هیچ رابطه تجاری با اتحاد جماهیر شوروی نداشتیم. حیاتی ترین رابطه تجاری ما با چین است.
«بنابراین من نگران دسته ای از جنگجویان سرد و علاقه مندان به جنگ سرد هستم که فکر می کنند شما می توانید با چین رقابتی را مانند دوندگی خود انجام دهید. رقابت با اتحاد جماهیر شوروی این یک چیز نیست.”
کین گانگ وزیر خارجه چین در آدیس آبابا در ژانویه. پکن روابط خود را با کشورهای آفریقایی تقویت کرده است. عکس: Xinhua/Rex/Shutterstock
با در نظر گرفتن این موضوع، بلینکن ارتش سوئیس را پذیرفته است. چاقوی قلمی، رویکرد چند ابزاری که “در صورت لزوم رقابتی است، زمانی که باید باشد، مشارکتی و زمانی که باید باشد، خصمانه است”.
واشنگتن کاملاً آگاه است که چنین بوده است. از رقابت خود با چین بر سر نفوذ جهانی خود راضی است، با این تصور که فناوری بهتر ایالات متحده و مدل دموکراتیک آن روز را پیروز خواهد کرد، اما متوجه شد که کشورهای آفریقایی و سایر بخشهای جنوب جهانی روی دست خود نشستهاند که ایالات متحده خواستار حمایت از آن شد. مجمع عمومی سازمان ملل سال گذشته یکی از متحدان قدیمی اقیانوس آرام، جزایر سلیمان، یک پیمان امنیتی با پکن امضا کرد و مدتی بعد از ورود به گارد ساحلی ایالات متحده جلوگیری کرد.
دولت بایدن اکنون قصد دارد حضور دیپلماتیک خود در اقیانوس آرام را تقویت کند و برخی از ماموریت های تعطیل شده را بازگشایی کند. این کشور یک “خانه چین” در وزارت امور خارجه راه اندازی کرده است تا تحلیل ها را هماهنگ کند و به مقابله با پیام چین در سراسر جهان کمک کند. روز چهارشنبه، وندی شرمن، معاون وزیر امور خارجه، رویکرد جدید ایالات متحده را در حالی که واشنگتن در برابر جمهوری خلق چین (PRC) در رقابت برای قلب ها و ذهن ها در اقتصادهای نوظهور اتخاذ می کند، خلاصه کرد.
شرمن در مؤسسه بروکینگز گفت: «اینطور نیست که بگوییم جمهوری خلق چین نمیتواند سرمایهگذاری کند یا باید آنها را بیرون بریزید». درعوض، او گفت که پیام این خواهد بود: «چشم هایت را کاملا باز کن.»
«درک آنچه را که به دست می آورید، درک کنید که چه قوانینی اعمال می شود، چه هنجارهایی هستند. به ما فرصت بدهید، ببینید چه چیزی برای ارائه داریم. شرمن گفت: اجازه دهید ما رقابت کنیم و به شما کمک کنیم تا به عنوان یک کشور به روشهایی که انتخاب میکنید توسعه پیدا کنید.
در مورد همکاری با چین، او گفت که انتخاب کمی وجود دارد جز اینکه برای رسیدگی به وضعیت اضطراری آب و هوا با پکن همکاری کنید.
شرمن گفت: «شکی نیست که ما نمیتوانیم با چالش آب و هوایی بدون تعامل با جمهوری خلق چین مقابله کنیم. “این فقط امکان پذیر نیست زیرا ما هر دو گازهای گلخانه ای بزرگ و تاریخی هستیم.” ماجرای بالونها به تازگی یک لایه دیگر به مبارزه اطلاعاتی دائمی و فزاینده بین دو قدرت اضافه کرده است، که در آن پکن در سالهای اخیر موفقیتهای چشمگیری کسب کرده است، به عنوان مثال، طراحیهای جت جنگنده F-35 را به سرقت برده است. هکرهای چینی همچنین اطلاعات شخصی 22 میلیون کارگر فدرال – فعلی، سابق و آینده را به سرقت بردند.
ترس از توانایی های تکنولوژیکی چین باعث شد که بایدن محدودیت های شدید صادرات برای نیمه هادی ها در ماه اکتبر سال گذشته، در تلاشی برای خفه کردن بخش ریزتراشه چین. به اعلان جنگ اقتصادی نزدیک شد، اما جمهوری خواهان در کنگره همچنان سعی می کنند او را به عنوان “نرم نسبت به چین” معرفی کنند و از او می خواهند که اپلیکیشن TikTok را به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی ممنوع کند. برخی از ایالت های قرمز در حال بررسی ممنوعیت خرید زمین توسط اتباع چینی هستند.
البته این در عرصه نظامی است، جایی که بیشترین ریسک وجود دارد و خطرات یک رابطه رقابتی در حال تبدیل شدن به آن است. دشمنان بزرگترین هستند هفته گذشته، پنتاگون به کنگره اطلاع داد که چین اکنون داده های سیلوهای موشکی بیشتر از ایالات متحده است. این ادعایی چشم نواز بود، اگرچه بیشتر سیلوها خالی هستند و ایالات متحده برتری قابل توجهی در پرتابگرهای زیردریایی و هوابرد دارد. چین توسط فدراسیون دانشمندان آمریکایی تخمین زده می شود. /a> داشتن 350 کلاهک هسته ای. حتی اگر این تعداد سه برابر شود، همانطور که پنتاگون پیش بینی می کند، باز هم کمتر از یک پنجم ذخایر ایالات متحده خواهد بود.
تهدید بلند مدت چین در نهایت به این بستگی دارد که آیا این کشور در حال توسعه قدرت نظامی خود صرفاً برای بازدارندگی یا حمله به ویژه در سراسر تنگه تایوان است. در پایان ژانویه، رئیس فرماندهی تحرک هوایی ایالات متحده، ژنرال مایک مینیهان به افسران دیگر گفت که “عصب” او به او گفته است که ایالات متحده و چین تا سال 2025 در جنگ خواهند بود. این تخمین به سرعت توسط بقیه رهبری پنتاگون رد شد و از این گونه اظهارات اجتناب ناپذیر اجتناب کردند.
مقامات ایالات متحده می گویند شی جین پینگ در حال تماشای ناکامی نظامی روسیه در اوکراین با نگرانی است و شاید در حال تنظیم مجدد گزینه ها. نظرات در داخل دولت در مورد اینکه شی جینپینگ تعهد خود برای اتحاد مجدد چین را جدی می گیرد، متفاوت است، دلیل دیگری است که این کشور بر سر اصطلاحات درست تزلزل کرده است.
اما در حال حاضر توافق وجود دارد که مکرراً وجود دارد. تلقی کردن چین به عنوان یک تهدید خطر بدتر شدن اوضاع را به همراه دارد و سیاست را به گونه ای شکل می دهد که به یک پیشگویی خود تحقق بخش تبدیل شود.